دیگر نمی بارمت...
دیگر کشاورزی نیست...
که بر سر شالیز من...
فریاد باران سَر کٌند...
دیگر نمیبارمت...
اینجا تشنگان سیرابند...
دیگر نمیبارمت...
کوزه ها پر ابند...
من گمان میکردم...
مردمان در انتظار قطره هایت بیتابند...
دیگر نمیبارمت...
موج ها خوابیده اند...
دیگر طوفان نیست...
کوزه ها پر ابند...
تشنگانی سیراب...
موج ها دیگر خروشان نیستند...
نه فضایی خالی...
که در آن دریابی...
آیین نیستی را...
you are amaizing !!! i just wanna say ..WOW
tnx dear:D
سلام خسته نباشید وب زیبای دارید از این مطلبتون خوشم اومد ادرس گذاشتم اگه دوس داشتی یه سری به وبم بزن
hatman.khoshhal misham;)