Snow White King

آرزوهایی که به فنا رفتند!

Snow White King

آرزوهایی که به فنا رفتند!

من و اکسیژن!!!!

میدونی بعضی وقتا با اکسیژن احساس همزاد پنداری میکنم!!!!البته امیدوارم نوشتم رو به نشونه ی تعریف ا ز خودم نخونید.بلکه اینا خوبی نیست،همش بدبختیه! 

میدونی اکسیژن اگه نباشه همه میمیرن!چون دیگه حتی co2 ای وجود نداره که بخوان باهاش فتوسنتز کنند.خیلی ها تو ذهنشون بدون من میمیرن،اما هیچوقت اینو به زبون نیاوردند!خیلی وحشتناکه.منظورم از اینکه میمیرن این نیست که من خوبم یا ادم شاخیم نه!منظورم اینه که منو دوست دارن احساس وابستگی میکنند.فقط چند دفعه پدرم بهم گقته که با اونم نمیتونم ارتباط قلبی خیلی قشنگی برقرار کنم.البته تقصیر خودمه.تو ظاهر با همه خیلی خوب و مهربونم اما قلبم فقط با تعداد کمیشون همراهه.خودشون میدونند کیان. 

البته بحث پدر و مادر جداست که اصلا به این قضیه مربوط نمیشه. 

اکسیزن همیشه الکترون های بقیه رو به خودش میگیره تا بقیه عنصرها واکنش بدن و تنها نباشن(!)اما نه تنها تو سرش میزنند و اسمشو اخر فرمول شیمیایی میارند،بلکه بهش تهمت هم میزنند که عنصر منفی گرائیه!!! 

یا خیلی چیزای دیگه.همه ی ادما مثل عناص/ر جدول تناوبین.اما حیف که هیچکدومشون نمیفهمن مثل همن. 

  

 

 

 

پ.ن1:امروز یکی زد تو حالم که دلم میخواد اول اونو له کنم بعد خودمو. 

پ.ن2:دلم خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی واسه یکی از رفیقام تنگ شده!ای کاش فردا ببینمش! 

keep on F ing! 

it's snow white king!

نظرات 1 + ارسال نظر
:.Big Bang.: یکشنبه 27 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:38 ب.ظ

عـــــــــالی بود پسر ! .. عالیــــــــــــ ! .. خیلی حال کردم با تکست !

نوکرم!تازی جدیدن حس میکنم شکل جوکر شدم پدی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد